شعر مهدوی

گفتم شبی به مهدی ، اذن نگاه خواهم ! 

گفتا که من هم از تو ، ترک گناه خواهم !

 

گفتم که ای امامم ، از ما چرا نهانی !؟

گفتا به چشم محرم همواره آشکارم !

مهدویت

شعر مهدوی

بهار ، موسم ، احساس و عشق و. شیدایی

بهار ، فصل ، گل و سبزه است و زیبایی

 

امید ، هاتف غیبی به ما دهد مژده

بهار ما ، گل نرگس تویی و می آیی

 

فدا کنم به قدومت ، تمام هستی خود

توئی ولی خدا ، ای مه اهورایی

 

یقینم آمدن توست ای یگانه ی دهر 

همین بس است مرا ، تا کنم شکیبایی

شعرحسنی

در سماوات علی شد لقب ما مشهور

سینه زن های دل زار و پریشان حسن

 

کاش هاتف به نوایی بنوازد ما را 

در صف حشر کجایند شهیدان حسن

شعرحسنی

 

 

 

 

افتخارم همه این است گدای حسنم

شکرلله که من زیر لوای حسنم

 

آنچه دارم  همه از یاری زهراوعلی است

آبرویی است که دارای ولای حسنم

 

 

 
مداحی های محرم