الفبای احترام و نیکی به والدین
احترام گذاشتن به پدر و مادر فقط به این نیست که پاهامون را جلوی آنها دراز نکنیم، جلوتر از آنها حرکت نکنیم، جلو پاهایشان بلند بشویم، در اتاق و ماشین را براشون باز کنیم و … همهی اینها کارهای خوبیاند ولی اگر طوری باشیم که هر کس ما را دید با لحنی آمیخته به ستایش و احترام بگوید: “این فرزند فلانی است” یا اینکه: “این هرچه دارد از پدر و مادرش دارد". به نظرم این بهترین تعریفی است که مردم میتوانند از پدر و مادرهامون بکنند و بهترین احترامی است که ما تقدیم آنها کردهایم.
کارهایی که ما در ارتباط با پدر و مادرهامون انجام میدهیم، ریشه در تربیت ما دارد. ریشه در صفاتی دارد که ما بر اساس آنها بار آمدهایم و شکل گرفتهایم. حتی اگر محل زندگی و شهر و همسایههامون را عوض کنیم نمیتوانیم و نباید صفات مثبتی که پایههای تربیت خانوادگی ما است از دست بدهیم.
آنهایی که با یک تغییر آب و هوایی همهچیز را از دست میدهند حتی پدرشون را نه تنها با نام کوچک بلکه به صورت نصف و نیمه صدا میزنند و این را حمل بر صمیمیت میکنند با این کارشون نشان میدهند که در رنگپذیری و همرنگ جماعت شدن و حتی از جماعت هم جلو افتادن، رکوردشکن هستند.
اگر در احترام گذاشتن ما به پدر و مادرهامون، زمان و مکان یا شرایط اقلیمی و آب و هوایی یا نوع لباسی که میپوشیم یا مبلی که روش مینشینیم و یا خوراکیای که میخوریم و یا دوست و رفیقی که انتخاب کردهایم و یا زبانی که یاد گرفتهایم یا داریم یاد میگیریم، یا گوشی موبایلی که به دستمان گرفتهایم و یا …. تأثیر داشته باشند باید مطمئن باشیم که هنوز در الفبای این درس در جا میزنیم.
1. برترين توصيه نسبت به پدر و مادر
يكى از مهمترين آزمايشهاى الهى، مسئله تضاد خط ايمان و تقوا با پيوندهاى عاطفى و خويشاوندى است. قرآن در اين زمينه تكليف مسلمانان را بروشنى بيان كرده است. در اين بخش، آيات آمده در اين زمينه، بررسى مىشود.
1. «و وصينا الانسان بوالديه احساناً» (حقاف 15) و انسان را سفارش كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند. اگر چه اين حكم، يك حكم تشريعى است، ولى اين مسئله پيش از آنكه يك لازم تشريعى باشد، به صورت يك قانون تكوينى درنهاد همه انسانها وجود دارد. تعبير به «انسان» در اينجا جلب توجه مى كند؛ زيرا اين قانون مخصوص مومنان نيست، بلكه هر كس شايسته نام انسان است، بايد هميشه به پدر و مادر حق شناس باشد. هر چند با اين اعمال، هرگز نمىتواند دين خود را به آنان ادا كند.
سپس، براى اين كه تصور نكند كه پيوند عاطفى با پدر و مادر مىتواند بر پيوند انسان با خدا و مسئله ايمان حاكم شود، با يك استثناى صريح تاكيد مىكند كه اگر پدر و مادر تلاش و كوشش كنند كه فرزندشان براى خدا شريكى قايل شود كه به آن علم ندارد، از آنان نبايد اطاعت كند.
تعبير: « ماليس بك به علم» اشاره به منطقى نبودن شرك است. چون اگر واقعاً شرك صحيح بود، دليلى بر آن وجود داشت. به تعبير ديگر، جايى كه انسان علم به چيزى نداشته باشد، بايد از آن پيروى نكند؛ تا چه رسد به اين كه علم به بطلان آن داشته باشد. پيروى از چنين چيزى پيروى از جهل است. اصولاً، تقليد كوركورانه غلط است، حتى اگر درباره ايمان باشد؛ تا چه رسد به شرك و كفر. به اين ترتيب، از اينجا يك اصل كلى استفاده مىشود: « هيچ چيز نمىتواند بر ارتباط انسان با خدا حاكم شود؛ حتى پيوند با پدر ومادر، كه نزديكترين پيوندهاى عاطفى است.
حديث معروف امام على (ع): «لا طاعه لمخلوق فى معصيه الخالق» اطاعت از مخلوق در عصيان خالق روا نيست. معيار روشنى را در اين مسائل به دست مىدهد.از اين آيات و روايات نتيجه مىشود كه اسلام برترين احترام را براى پدر و مادر قائل است. پس، در صورت مشرك بودن و دعوت به شرك- كه منفورترين كارها در نظر اسلام است- باز حفظ احترام آنان در عين نپذيرفتن دعوت آنان به شرك، واجب شمرده مىشود.
در حديثى از پيامبر (ص) آمده است كه شخصى خدمت ايشان آمد و عرض كرد: من به چه كسى نيكى كنم»؟
فرمودند: «به مادرت».
دوباره آن شخص سئوال كرد: «بعد از او به چه كسى»؟
فرمودند: «به مادرت».
بار سوم، آن شخص سئوال كردم: «بعد از او، به چه كسى»؟
باز فرمودند: «مادرت».
و در چهارمين بار، پيامبر (ص) توصيه پدر و مادر و ديگر بستگان را به ترتيب نزديكى آنان، به ايشان فرمودند.
در حديث ديگرى، پيامبر (ص) توصيه پدر و ديگر بستگان را به ترتيب نزديكى آنان، به ايشان فرمودند.
در حديث ديگرى، پيامبر (ص) فرمودند: «الجنه تحت اقدام الامهات» (بهشت زير پاى مادران است). يعنى فقط از طريق خضوع و همچون خاك راه بودن در برابر آنان، مىتوان به بهشت برين راه يافت.
2- «و وصينا الانسان بوالديه احساناً حملته امه كرهاً و وضعته كرهاً و حمله و فصاله ثلاثون شهراً حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه قال رب اوزعنى ان شكر نعمتك التى انعمت على و على والدى و ان اعمل صالحاً ترضاه و اصلح لى فى ذريتى انى تبت اليك و انى من المسلمين» (احقاف 15) و آدمى را به نيكى كردن با پدر و مادر خود سفارش كرديم. مادرش بار او را به دشوارى برداشت و به دشوارى بر زمين نهاد. و مدت حمل تا از شير باز گرفتنش، سى ماه است تا چون به سن جوانى رسد و به چهل سالگى در آيد. گويد: اى پروردگار من ، به من بياموز تا شكر نعمتى كه بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشتهاى به جاى آرم. كارى شايسته بكنم كه تو از آن خشنود شوى و فرزندان مرا به صلاح آور. من به تو بازگشتم و از تسليم شدگانم.
اين آيه، از نيكى و شكر به پدر و مادر كه مقدمهاى براى شكر پروردگار است، شروع مىكند. «وصيت» و توصيه، به معناى مطلق سفارش است. و مفهوم آن، منحصر به سفارشهاى مربوط به پس از مرگ نيست. لذا جمعى از مفسران آن را در اين آيه، به معناى دستور و فرمان تفسير كردهاند. سپس به دليل لزوم حق شناسى از مادر، تاكيد مىشود كه در طول 30 ماه باردارى و شير دهى، وى بزرگترين ايثار و فداكارى را درباره فرزندش انجام مىدهد.
اينكه قرآن در اينجا فقط از ناراحتىهاى سخن مىگويد، و سخنى از پدر در ميان نيست، نه به خاطر اهميت ندادن به پدر است؛ چرا كه هم در بسيارى از اين مشكلات شريك مادر است. اما چون سهم بيشترى دارد، بيشتر بر او تاكيد شده است.
هنگامى كه انسان به كمال قدرت نيروى جسمانى رسيد و به مرز 40 سالگى وارد شد، سه چيز را از خدا تقاضا مىكند: شكر پدر و مادرش، انجام دادن كارهاى خوب و تداوم در رستگارىاش در فرزندانش، اين تعبير، نشان مىدهد كه انسان با ايمان در چنين سن و سالى، هم از عمق و وسعت نعمتهاى خدا بر او، و هم از نعمتهاى كه پدر و مادر به او كرده است، آگاه مىشود؛ زيرا در اين سن و سال، معمولاً خودش پدر يا مادر مىشود و با درك زحمات طاقت فرسا و ايثارگرانه آن دو، بى اختيار به يادشان مىافتد و به جايشان در پيشگاه خدا شكر مى كند.
تعبير: «لى» (براى من )، ضمناً اشاره به اين است كه صلاح و نيكى فرزندان من در چنان باشد، كه نتايجش عايد من نيز بشود.
تعبير: «فى ذريتى» (فرزندان من)، به طور مطلق اشاره به تداوم صلاح و نيكوكارى در تمام دودمان است.
جالب اينكه در دعاى اول، پدر و مادر را و در دعاى سوم، فرزندان را شريك مىكند. ولى در دعاى دوم، براى خود دعا مىكند. انسان صالح اينگونه است كه اگر با يك چشم به خويشتن مىنگرد، با چشم ديگر به افرادى كه بر او حق دارند. نگاه مىكند.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط پهلوانی در 1395/01/30 ساعت 11:34:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |