نیکی به والدین از دیدگاه قرآن

والدین درخت سبز نظام خلقت می باشند که فرزندان میوه های شاداب آن می باشند و زمین پربرکتی هستند که مهد پرمهر آنان، زمینه ساز پرورش نسل آدمیان می باشد. به همین دلیل آغوش گرم آنان بستر مناسبی برای شکوفایی استعداد فرزندان می باشد و به همین دلیل در قرآن مجید اهمیت نیکی به والدین تا آنجا است که پس از توحید پروردگار عالم ذکر شده است و یکی از مهمترین سفارشات خداوند متعال است و شکر گزاری به والدین در کنار شکر گزاری خداوند یاد شده است چنانچه میفرماید: برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت همه شما به سوی من است(لفمان 14) و همچنین در آیه بعد چنین می فرماید: و پروردگارت فرمان داد، جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید(احقاف 14).

بنابراین احسان و نیکی به پدر و مادر از جمله خصوصیات رفتار نیکسرتان است، و آشنایی با مقام و کرامت پدر و مادر و فراگیری چگونگی احسان به آنان نشاندهنده کرامت و بزرگواری انسان و وسیله دستیابی به موفقیت و سعادت در دنیا و آخرت است.

1چگونگی نیکی به پدر و مادر:

لزوم نیکی به پدر و مادر در نهاد آدمیان نهفته است، و احسان به پدر و مادر پاسخی هرچند ناچیز در برابر زحمت طاقت فرسای پدر و مادر از زمان قبل از تولد تا هنگام رشد و بلوغ و پس از آن است.

الان به چگونگی نیکی به والدین را می پردازیم که داشتن رفتار شایسته با دیگران، نشانه کرامت و آداب آدمی است، اما در مورد پدر و مادر، دارای اهمیت و یژه می باشد و باید با مهربانی و دلسوزی انجام پزیرد به گونه ای که نگاه ما به چشمان آن چشمی پر از رحمت و محبت باشد، سخن ما با آنان با زبان سرشار از لطافت و آداب و رفتار ما با آنان سراسر خضوع و تواضع باشد. خداوند در این باره چنین میفرماید: و بالهای تواضع خویش را از محبت و لطف در برابر آنان فرود آر(اسراء 24).

حتی اگر پدر و مادر مشرک باشند، وظیفه فرزند بردباری و رفتار پسندیده با آنان می باشد، چنانچه خداون تعالی فرموده است: و هرگاه آن دو(تلاش کردند که توبر اساس) آنچه آگاهی به آن نداری به من شرک بورزی از ایشان اطاعت مکن ولی با آن دو(پدر و مادر) به شایستگی رفتار کن(لقمان 15).

از سوی دیگر در هنگام پیری نیاز پدر و مادر به فرزندان بیشتر است و درخواستها و انتظارات فراوانی دارند به همین علت خداوند متعال سفارش ویژه ای در باره این دوران کرده است و فرزندان را از کمترین اظهار ناراحتی و خشم و تندی برحذر داشته است، چنانچه می فرماید: هرگاه یکی از آن دو یا هردوی آنها، نزد تو به سن پیری رسیدند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و بزرگوارانه به آنها بگو(اسراء 23).

2 احسان و انفاق:

در مورد چگونگی احسان و انفاق به والدین، دو نکته قابل توجه است. نخست اینکه فرزندان، قبل از درخواست والدین ، نیازهای آنان را براورده کنند تا احترام آنان به طور کامل حفظ شود.

دوم آنکه همانگونه که والدین در آغوش خود فرزندان را پرورش دادند و به طور مستقیم عهده دار تربیت، رشد و نظافت کودکان بودند، فرزندان نیز شایسته است از نزدیک و به دست خود، عهده دار احسان و انفاق والدین باشند(نمونه ج12 ص84).

چنانکه خداوند با تعبیر گویا و بدون قید و شرط میفرماید: و به پدر و مادر نیکی کنید(اسراء23)، که چنین رفتار پسندیده ای برکات فراوانی در دنیا و آخرت برای فرزندان خواهد داشت، و به ویژه هنگامی که فرزند به قدرت رسیده باشد. در قران در مورد استقبال حضرت یوسف(ع) از پدر و مادر خویش آمده است: و هنگامی که به یوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت و گفت: همگی داخل مصر شوید که انشاءالله در امن و امان خواهید بود، و پدر و مادر خویش را به تخت نشاند(یوسف 99\100).

2 دعا برای پدر و مادر:

دعا نقطه رازگویی و نیازخواهی آدمی با خدا است و آشکار کننده احساسات درونی و درخواستهای باطنی در قالب کلمات و در این میان، دعای فرزند برای پدر و مادر نشان دهنده محبت قلبی و زنده بودن یاد آنان در دل فرزندان است، و قدرشناسی و وفاداری فرزندان نسبت به پدر و مادر در زمان حیات، و پس از مرگ آنها می باشد.

چنانچه خداوند مهربان فرموده است: بگو، پروردگار را همانگونه که آنها را در کودکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار داده است(اسراء 24).

دعا برای پدر و مادر در کنار دعا برای خود و دیگران، از اخلاق پسندیده پیامبران و بزرگان می باشد، در قرآن مجید از زبان حضرت نوح(ع) می خوانیم: پروردگارا مرا و پدر و مادرم را بیامرز(نوح 28).

پس اگر فرند هر وقتی که بخواهد همیشه پدر و مادرش در یادش بماند(چه قبل یا بعد از مرگ و یا در هنگام غریبی) دعا کند و همیشه از خداوند منان طلب آمرزش آنان کند و شاکر باشد.

آثار احسان و نیکی به پدر و مادر و انفاق به آنان:

خداوند متعال علاوه بر اینکه(دنیا) شرایط رشد، پیشرفت و گشایش روزی را برای کسانی که به پدر و مادر خویش احسان می کند، فراهم می سازد، در (آخرت) نیز از گناهان و از کارهای زشت آنان میگذرد و بهترین اعمال آنان را مورد پذیرش قرار می دهد، به عبارت دیگر، خداوند بهترین اعمال آنان را معیار رسیدگی به حساب آنان قرار می دهد و بقیه اعمال ناقص آنان را نیز به حساب اعمال خوب آنان می پذرید(تفسیر نمونه ج2 ص 33)، و آنان را در میان بهشتیان جای میدهد، چنانچه قرآن مجید می فرماید: آنها کسانی هستند که ما بهترین اعمالشان را قبول می کنیم و از گناهانشان می گذریم و در میان بهشتیان جای دارند(احقاف 16) و همچنین آیه های زیادی آمده است در مورد نیکی به پدر و مادر مانند سوره مریم آیه 32 که می فرماید: و مرا(خداوند) نسبت به مادرم نیکو کار قرار داده است.

و همچنین در آیه 14 می فرماید: نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود.

و در سوره نمل آیه 19 می خوانیم: پروردگارا، به من الهام کن که نعمتی که به من و به پدر و مادرم بخشیدی شکر کنم. و همچنین در سوره ابراهیم آیه 41 میخوانیم: پروردگارا، مرا و پدر و مادرم را و مومنان را در روز قیامت ببخشای.

نوروز

 
ازآنجا که اصل وجود هر انسانی از پدر و مادر است ، ‌می توان گفت درمیان پیوندهای خویشاوندی ، هیچ کس به اندازه پدر و مادر به انسان نزدیک نیست . همچنانکه هیچ کس به اندازه آنها ، با انسان مهربان نیست . پدر و مادر بعد از خداوند ، حق حیات بر گردن فرزند دارند . این دو موجود مهربان ، فرزند یا فرزندان خود را از دوران ضعف و ناتوانی آنها یعنی از دوران کودکی تا زمان توانمندی یاری می رسانند و همه امکانات خود را سخاوتمندانه نثار فرزندان می کنند . بنابراین نقش حیاتی و ارزشمند پدر و مادر در پرورش و رشد فرزند ، بر کسی پوشیده نیست و بر فرزندان لازم است که قدر زحمات پدر و مادر را بدانند .
جایگاه پدر و مادر در تمام ادیان آسمانی و حتی مکاتب غیرالهی ، مورد احترام و تکریم قرار گرفته است . پیامبر و اهل بیت آن حضرت و همچنین آیاتی از قرآن کریم ، به طور مکرر ، مقام و منزلت والدین را بیان کرده و به انسانها سفارش می کنند که از احترام به پدر و مادر و نیکی به آنها غفلت نورزند . در چند سوره از قرآن کریم ، نیکی به والدین ، بلافاصله پس از مبحث توحید آمده است . اهمیت این موضوع تا بدان پایه است که در روایات اهل بیت پیامبر (ص) توصیه شده که حتی اگر پدر و مادر کافر باشند ، رعایت احترامشان لازم است . در سوره انعام قسمتی از آیه 151 می خوانیم : ” … چیزی را شریک خدا قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید … “
 
 
 
 
                                                 

چین‌ های روی صورتت اثرات پیری نیست ، جای خالی‌ نوازش دست های من است . . .
مادرم !

دست . . .
همیشه به معنای آغوش نیست ، گاهی ؛ فقط امنیت است . . .
فقط !!
مثل « دست پدر »

میدونی بزرگترین درد دنیا چیه ؟
اونی که تا دیروز دردمون درد هات بوده
اگه تنها بمونه درد میکشه
اون یه نفر ” مادره “
تو رو خدا مواظبش باشین . .

مادر یعنی : معرفت ، گذشت ، محبت . . .
یعنی هر چه سخت باشد روزهایت ، من هستم خیالت تخت . . .

دلتنگ حضورت هستم ” پدر ” ، اى کاش تصویرت نفس میکشید . . .
” تقدیم به همه ى پدرهایى که در بین ما نیستندُ ما گرمیه دستاشونُ کم داریم “

همین الان که این مطلب رو خوندی بدون دلیل این کارو انجام بده :
۱ – اگه مادرت پیشته بوسش کن
۲ – اگه پیشت نیست زنگ بزن حالشو بپرس و بوسش کن
۳ – اگه قهری آشتی کن
۴ – اگه از دستت ناراحته ، دلشو به دست بیار
۵ – اگه در قید حیات نیست عکسشو ببوس ، بغض نکن . . .

تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست . . .
اما همیشه به جرم پدر بودن باید ایستادگی کند و با وجود همه مشکلات ، به تو لبخند زد تا تو دلگرم شوی . . .
که اگر بدانی چه کسی کشتی زندگی را از میان موج های سهمگین روزگار به ساحل آرام رویاهایت رسانده است ؛ ” پدرت “را می پرستیدی

مادر را خدا آفرید تا از خودگذشتگی را معنا کند .
به سلامتی همشون . . .

پیشتمی حاجی شهر ، پینه بسته
دستان پدرم نیز همینطور !
بزرگتر که شدم ، تازه فهمیدم ، پدرم با دستانش نماز می خواند !
به سلامتی همه پدرها . . .

کاشکی راه رفتن رو یادم نمی گرفتم تا واسه همیشه مجبور میشدم دستانت را در دست بگیرم . . .

یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها با برادرم یواشکی بابامو نگاه می کردیم که ساعت ها با دست مشغول جمع کردن آشغال های ریزی بود که روی فرش ریخته شده بود .
من و برادرم حسابی به این کارش می خندیدیم چون می گفتیم ما که هم جارو داریم ، هم جارو برقی.
چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم یهو به خودم اومد دیدم که یک عالمه آشغال از روی فرش جلوی خودم جمع کردم . . .

بعضی وقتا دلم واسه مامانم می سوزه . . .
وقتی میام تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم واون تنها نشسته تلویزیون می بینه . . .
چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما :cry:

به سلامتی پدری که در کهنسالی با اینهمه درد و بیماری ، وقتی می بینه هیچکس دردشو باور نداره ، با خودش میگه ” حتمأ ” من خوبم ” و سعی میکنه با کمر خمیده و پای لنگش ادای آدمای سالمو در بیاره .
قدرشونو بدونیم تا وقتی هستند . زمان خیلی زود ” دیر ” میشه !!!

چقدر پیر شده ای مادر :(
اما لبخندت مثل همیشه است ، بخند که خنده های تو قشنگ است . .

در خانه باز شد ، کودک شادمان به سمت در دوید ، مرد باز هم دست خالی به خانه آمده بود . کودک نگاهی به چشمان شرمسار پدر انداخت . سپس دستان پدر را گرفت تا دیگر خالی نباشد . . .
به سلامتی اون بابایی که نمیخواد شرمنده خونوادش بشه
به سلامتی اون بچه ای که نمیخواد شرمندگی پدرشو ببینه . . .

ادعای عشق می کنیم
و فراموش کرده ایم
رنگ چشمان مادرمان را !

داشتم با پدرم جدول حل میکردم که گفتم : پدر نوشته دوست, عشق , محبت و چهار حرفیه . . .
اتفاقا” دو حرف اولشم در اومده بود , یعنی ب و الف
یه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم میشه بابا . . .
با اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباهه . . .
گفت ببین اگه بنویسی بابا عمودیشم در میاد . . .
تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم میدونم میشه بابا ولی . . .
اینجا نوشته چهار حرفی . . .
ولی تو که حرف نداری . . . !!!

( قند ) خون مادر بالاست ، دلش اما همیشه ( شور ) می زند برای ما . . .
اشکهای مادر ، مروارید شده است در صدف چشمانش

دکترها اسمش را گذاشتهاند آب مروارید !
حرفها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد !
دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش . . .
.

.
وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره

میفهمی پیر شده !
وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه . . .
و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش

دلت میخواد بمیری . . .
.

.
تو ۱۰ سالگی : ” مامان ، بابا عاشقتونم “
تو ۱۵ سالگی : ” ولم کنین “
تو ۲۰ سالگی : ” مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم “
تو ۲۵ سالگی : ” باید از این خونه بزنم بیرون “
تو ۳۰ سالگی : ” حق با شما بود “
تو ۳۵ سالگی : ” میخوام برم خونه پدر و مادرم “
تو ۴۰ سالگی : ” نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم ! “
تو هفتاد سالگی : ” من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن . . .
بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم . . .
از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست . . .
.

.
سلامتیه اون پسری که . . .
۱۰ سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . .
۲۰ سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . .
۳۰ سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه . . .
باباش گفت چرا گریه میکنی ؟
گفت : آخه اونوقتا دستت نمیلرزید . . .
.

.
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن . . .
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن . . .
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن . . .
به سلامتی همه مادرای دنیا . . .
.

.
پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند !
.

.
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم . . .
.

.
شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر ، در کنج خانه ی سالمندان . . .

.
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد . . .
.

.
به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن ، ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !
.

.
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن ، کوچک و کوچک تر میشود . . .
ولی پدر . . .
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ، خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست . فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد . . .
بیایید قدردان باشیم . . .
به سلامتی پدر و مادرها
.

.
دست پر مهر مادر تنها دستی است که اگر کوتاه از دنیا هم باشد ، از تمام دستها بلند تر است . . .
.

.
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن . . .
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو ؟
پسر میگه : من !
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو ؟؟ !
پسر میگه : بازم من شیرم !
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو !؟
پسر میگه : بابا تو شیری !
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا . . .
به سلامتی هرچی پدره . . .
.

.
مادر تنها کسی است که میتوان ” دوستت دارم “هایش را باور کرد ، حتی اگر نگوید . . .
.

.
.
مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو ، صبوری
مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ، دلواپسی
مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری !
مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد !
مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود !
مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن . . .
.

۴ ساله که بودم
فکر می‌کردم پدرم هر کاری رو می‌تونه انجام بده.

۵ ساله که بودم
فکر می‌کردم مادرم خیلی چیزها رو می‌دونه.

۶ ساله که بودم
فکر می‌کردم پدرم از همه پدرها باهوشتره.

۸ ساله که شدم
گفتم مادرم همه چیز رو هم نمی‌دونه.

۱۴ ساله که شدم
با خودم گفتم اون موقع‌ها که پدرم بچه بود همه چیز با حالا کاملاً فرق داشت.

۱۵ ساله که شدم
گفتم خب طبیعیه، مادرم هیچی در این مورد نمی‌دونه…

۱۶ ساله که بودم
گفتم زیاد حرف‌های پدرمو تحویل نگیرم اون خیلی اُمله!!

۱۷ ساله که شدم
دیدم مادرم خیلی نصیحت می‌کنه گفتم باز اون گوش مفتی گیر اُورده!!

۱۸ ساله که شدم
وای خدای من باز گیر داده به رفتار و گفتار و لباس پوشیدنم همین‌طور بیخودی به آدم گیر می‌ده عجب روزگاریه.

۲۱ ساله که بودم
پناه بر خدا مامانم به طرز مأیوس کننده‌ای از رده خارجه…

۲۵ ساله که شدم
دیدم که باید ازش بپرسم، زیرا پدر چیزهای درباره این موضوع می‌دونه زیاد با این قضیه سروکار داشته.

۳۰ ساله بودم
به خودم گفتم بد نیست از مادر بپرسم نظرش درباره این موضوع چیه هرچی باشه چند تا پیراهن از ما بیشتر پاره کرده و خیلی تجربه داره.

۴۰ ساله که شدم
مونده بودم پدر و مادرم چطوری از پس این همه کار بر میومدن؟ چقدر عاقلن، چقدر تجربه دارن.

۴۵ ساله که شدم… حاضر بودم همه چیزم رو بدم که اونا برگردن تا من بتونم باهاشون درباره همه چیز حرف بزنم!
اما افسوس که قدرشونو ندونستم…… خیلی چیزها می‌شد ازشون یاد گرفت!

حالا که اون‌ها هستند… تو هم هستی… یه خورده قدرشون رو بدون…!

 

نوروز

                                              
 
                                               

 

نیکی به والدین در اسلام

پس از بررسى موضوع احترام به پدر و مادر از نگاه قرآن كريم و ارتباط آن با اطاعت از دستورهاى خداوند، اكنون مى‏توانيم اينگونه جمع‏ بندى كنيم كه احترام به والدين، از دستورهاى اكيد دينى است.

درباره تعامل اطاعت از والدين با اطاعت از خدا، مى‏توان گفت كه ما ابتدا اطاعت از دستورهاى خداوند را واجب مى دانيم. سپس، خداوند دستور داده است كه از پدر و مادر اطاعت كنيم، و به آنان احترام بگذاريم. پس، اطاعت از اين دستور خداوند، احترام به والدين را به همراه مى‏آورد. البته، اگر اطاعت از والدين موجب زير پا نهادن دستورهاى الهى شود، براساس نظر اسلام نبايد از آنان اطاعت كرد، و دستور خداوند بر دستور والدين ارجحيت داده شده است. با اين حال، در چنين مواردى، اسلام تاكيد مى‏كند كه بايد با نرمى و متانت با پدر و مادر برخورد كرد. و اسلام، اجازه پرخاش را حتى در زمانى كه پدر و مادر بر خلاف دين دستور داده باشند، به فرزندان نداده است.

الفبای احترام و نیکی به والدین

احترام گذاشتن به پدر و مادر فقط به این نیست که پاهامون را جلوی آنها دراز نکنیم، جلوتر از آنها حرکت نکنیم، جلو پاهایشان بلند بشویم، در اتاق و ماشین را براشون باز کنیم و … همه‌ی اینها کارهای خوبی‌اند ولی اگر طوری باشیم که هر کس ما را دید با لحنی آمیخته به ستایش و احترام بگوید: “این فرزند فلانی است” یا این‌که: “این هرچه دارد از پدر و مادرش دارد". به نظرم این بهترین تعریفی است که مردم می‌توانند از پدر و مادرهامون بکنند و بهترین احترامی است که ما تقدیم آنها کرده‌ایم.
کارهایی که ما در ارتباط با پدر و مادرهامون انجام می‌دهیم، ریشه در تربیت ما دارد. ریشه در صفاتی دارد که ما بر اساس آنها بار آمده‌ایم و شکل گرفته‌ایم. حتی اگر محل زندگی و شهر و همسایه‌هامون را عوض کنیم نمی‌توانیم و نباید صفات مثبتی که پایه‌های تربیت خانوادگی ما است از دست بدهیم.
آنهایی که با یک تغییر آب و هوایی همه‌چیز را از دست می‌دهند حتی پدرشون را نه تنها با نام کوچک بلکه به صورت نصف و نیمه صدا می‌زنند و این را حمل بر صمیمیت می‌کنند با این کارشون نشان می‌دهند که در رنگ‌پذیری و هم‌رنگ جماعت شدن و حتی از جماعت هم جلو افتادن، رکوردشکن هستند.
اگر در احترام گذاشتن ما به پدر و مادرهامون، زمان و مکان یا شرایط اقلیمی و آب و هوایی یا نوع لباسی که می‌پوشیم یا مبلی که روش می‌نشینیم و یا خوراکی‌ای که می‌خوریم و یا دوست و رفیقی که انتخاب کرده‌ایم و یا زبانی که یاد گرفته‌ایم یا داریم یاد می‌گیریم، یا گوشی موبایلی که به دستمان گرفته‌ایم و یا …. تأثیر داشته باشند باید مطمئن باشیم که هنوز در الفبای این درس در جا می‌زنیم.
1. برترين توصيه نسبت به پدر و مادر

يكى از مهمترين آزمايشهاى الهى، مسئله تضاد خط ايمان و تقوا با پيوندهاى عاطفى و خويشاوندى است. قرآن در اين زمينه تكليف مسلمانان را بروشنى بيان كرده است. در اين بخش، آيات آمده در اين زمينه، بررسى مى‏شود.

1. «و وصينا الانسان بوالديه احساناً» (حقاف 15) و انسان را سفارش كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند. اگر چه اين حكم، يك حكم تشريعى است، ولى اين مسئله پيش از آنكه يك لازم تشريعى باشد، به صورت يك قانون تكوينى درنهاد همه انسانها وجود دارد. تعبير به «انسان» در اينجا جلب توجه مى كند؛ زيرا اين قانون مخصوص مومنان نيست، بلكه هر كس شايسته نام انسان است، بايد هميشه به پدر و مادر حق شناس باشد. هر چند با اين اعمال، هرگز نمى‏تواند دين خود را به آنان ادا كند.

سپس، براى اين كه تصور نكند كه پيوند عاطفى با پدر و مادر مى‏تواند بر پيوند انسان با خدا و مسئله ايمان حاكم شود، با يك استثناى صريح تاكيد مى‏كند كه اگر پدر و مادر تلاش و كوشش كنند كه فرزندشان براى خدا شريكى قايل شود كه به آن علم ندارد، از آنان نبايد اطاعت كند.

تعبير: « ماليس بك به علم» اشاره به منطقى نبودن شرك است. چون اگر واقعاً شرك صحيح بود، دليلى بر آن وجود داشت. به تعبير ديگر، جايى كه انسان علم به چيزى نداشته باشد، بايد از آن پيروى نكند؛ تا چه رسد به اين كه علم به بطلان آن داشته باشد. پيروى از چنين چيزى پيروى از جهل است. اصولاً، تقليد كوركورانه غلط است، حتى اگر درباره ايمان باشد؛ تا چه رسد به شرك و كفر. به اين ترتيب، از اينجا يك اصل كلى استفاده مى‏شود: « هيچ چيز نمى‏تواند بر ارتباط انسان با خدا حاكم شود؛ حتى پيوند با پدر ومادر، كه نزديكترين پيوندهاى عاطفى است.

حديث معروف امام على (ع): «لا طاعه لمخلوق فى معصيه الخالق» اطاعت از مخلوق در عصيان خالق روا نيست. معيار روشنى را در اين مسائل به دست مى‏دهد.از اين آيات و روايات نتيجه مى‏شود كه اسلام برترين احترام را براى پدر و مادر قائل است. پس، در صورت مشرك بودن و دعوت به شرك- كه منفورترين كارها در نظر اسلام است- باز حفظ احترام آنان در عين نپذيرفتن دعوت آنان به شرك، واجب شمرده مى‏شود.

در حديثى از پيامبر (ص) آمده است كه شخصى خدمت ايشان آمد و عرض كرد: من به چه كسى نيكى كنم»؟

فرمودند: «به مادرت».

دوباره آن شخص سئوال كرد: «بعد از او به چه كسى»؟

فرمودند: «به مادرت».

بار سوم، آن شخص سئوال كردم: «بعد از او، به چه كسى»؟

باز فرمودند: «مادرت».

و در چهارمين بار، پيامبر (ص) توصيه پدر و مادر و ديگر بستگان را به ترتيب نزديكى آنان، به ايشان فرمودند.

در حديث ديگرى، پيامبر (ص) توصيه پدر و ديگر بستگان را به ترتيب نزديكى آنان، به ايشان فرمودند.

در حديث ديگرى، پيامبر (ص) فرمودند: «الجنه تحت اقدام الامهات» (بهشت زير پاى مادران است). يعنى فقط از طريق خضوع و همچون خاك راه بودن در برابر آنان، مى‏توان به بهشت برين راه يافت.

2- «و وصينا الانسان بوالديه احساناً حملته امه كرهاً و وضعته كرهاً و حمله و فصاله ثلاثون شهراً حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه قال رب اوزعنى ان شكر نعمتك التى انعمت على و على والدى و ان اعمل صالحاً ترضاه و اصلح لى فى ذريتى انى تبت اليك و انى من المسلمين» (احقاف 15) و آدمى را به نيكى كردن با پدر و مادر خود سفارش كرديم. مادرش بار او را به دشوارى برداشت و به دشوارى بر زمين نهاد. و مدت حمل تا از شير باز گرفتنش، سى ماه است تا چون به سن جوانى رسد و به چهل سالگى در آيد. گويد: اى پروردگار من ، به من بياموز تا شكر نعمتى كه بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى به جاى آرم. كارى شايسته بكنم كه تو از آن خشنود شوى و فرزندان مرا به صلاح آور. من به تو بازگشتم و از تسليم شدگانم.

اين آيه، از نيكى و شكر به پدر و مادر كه مقدمه‏اى براى شكر پروردگار است، شروع مى‏كند. «وصيت» و توصيه، به معناى مطلق سفارش است. و مفهوم آن، منحصر به سفارشهاى مربوط به پس از مرگ نيست. لذا جمعى از مفسران آن را در اين آيه، به معناى دستور و فرمان تفسير كرده‏اند. سپس به دليل لزوم حق شناسى از مادر، تاكيد مى‏شود كه در طول 30 ماه باردارى و شير دهى، وى بزرگترين ايثار و فداكارى را درباره فرزندش انجام مى‏دهد.

اينكه قرآن در اينجا فقط از ناراحتى‏هاى سخن مى‏گويد، و سخنى از پدر در ميان نيست، نه به خاطر اهميت ندادن به پدر است؛ چرا كه هم در بسيارى از اين مشكلات شريك مادر است. اما چون سهم بيشترى دارد، بيشتر بر او تاكيد شده است.

هنگامى كه انسان به كمال قدرت نيروى جسمانى رسيد و به مرز 40 سالگى وارد شد، سه چيز را از خدا تقاضا مى‏كند: شكر پدر و مادرش، انجام دادن كارهاى خوب و تداوم در رستگارى‏اش در فرزندانش، اين تعبير، نشان مى‏دهد كه انسان با ايمان در چنين سن و سالى، هم از عمق و وسعت نعمتهاى خدا بر او، و هم از نعمتهاى كه پدر و مادر به او كرده است، آگاه مى‏شود؛ زيرا در اين سن و سال، معمولاً خودش پدر يا مادر مى‏شود و با درك زحمات طاقت فرسا و ايثارگرانه آن دو، بى اختيار به يادشان مى‏افتد و به جايشان در پيشگاه خدا شكر مى كند.

تعبير: «لى» (براى من )، ضمناً اشاره به اين است كه صلاح و نيكى فرزندان من در چنان باشد، كه نتايجش عايد من نيز بشود.

تعبير: «فى ذريتى» (فرزندان من)، به طور مطلق اشاره به تداوم صلاح و نيكوكارى در تمام دودمان است.

جالب اينكه در دعاى اول، پدر و مادر را و در دعاى سوم، فرزندان را شريك مى‏كند. ولى در دعاى دوم، براى خود دعا مى‏كند. انسان صالح اينگونه است كه اگر با يك چشم به خويشتن مى‏نگرد، با چشم ديگر به افرادى كه بر او حق دارند. نگاه مى‏كند.